داشتم این ویدیو را تماشا میکردم. یک ویدیوی انگیزشی است. از آنهایی که فیتِ شبکههای اجتماعی است. کوتاه، از آنهایی که یک فرایندِ بلندِ زندگی را در یک دقیقه خلاصه کرده است. یک انسان را نشان میدهد که کلی سختی داشته اما بالاخره موفق شده است. کسی که این ویدیو را میبیند، یک آن حالش خوش میشود. احساس میکند میتواند دنیا را فتح کند.
اما از شاید میلیونها نفری که امثال این ویدیوها را میبینند، شاید فقط یکی دو نفر یک تصمیم جدی برای زندگیشان بگیرند و زندگیشان را واقعاً تغییر بدهند. بقیه، عمراً آن حاشیهٔ امنیت را رها کنند.
چرا؟
آخر زندگی که به این سادگی و سرراستی نیست که بشود در یک دقیقه ویدیوی کارتونی پیادهاش کرد. چه کسی میداند وقتی «جی. کی. رولینگ» بالاخره نشست تا «هری پاتر» را خلق کند، دقیقاً چه حس و حالی داشت و با چه سختیهایی مبارزه کرده بود. هزاری از این ویدیوها هم درست شود، هرچند در جای خودش خوب است، اما زندگی آدمها را بهتر نمیکند. تا سازوکار درونی موفقیت را نشناسیم و تا با زندگی دست و پنجه نرم نکنیم، موفق نمیشویم.
دقیقاً به همین دلیل است که خیلیها «راز» را تماشا میکنند اما آخرش هم همان زندگی همیشگی را دارند. آدمی هر روز هم «راز» را تماشا کند، تا واقعاً با زندگی مواجه نشود و تا نتواند سر بزنگاهها، تصمیمهای حیاتی بگیرد، زندگیاش بهتر نخواهد شد.
دقیقاً به خاطر همین کاستیها در مجموعهٔ آموزشهای موفقیت بود که دورهٔ آنلاین «در جستوجوی افسانهٔ شخصی» (قدم به قدم تا محقق کردن رؤیای شما) را طراحی کردهام.
شما هزاری هم کتاب «کیمیاگر» را بخوانید، تا آن را درونی نکنید و در لحظههای حساس زندگی پیاده نکنید، زندگیتان بهتر نخواهد شد. این دوره را طراحی کردهام تا یک بار با هم، به سفری سرنوشتساز در جستوجوی افسانهٔ شخصیمان برویم. دوستی از من پرسشهایی دربارهٔ این دوره پرسیده بود، و من برای ایشان نوشتم که «کیمیاگر، سبک زندگی من است.» حداقل بیست سال است که این آموزهها را بارها در عمل پیاده کردهام و دقیقاً میدانم از چه چیزی دارم صحبت میکنم.
حتی طراحی و اجرای این دوره در این زمان هم مبتنی بر نوعی الهام و شهود بود. بین دهها دورهای که میتوانستم الان طراحی و اجرا کنم، تصمیم گرفتم «در جستوجوی افسانهٔ شخصی» (قدم به قدم تا محقق کردن رؤیای شما) را انتخاب کنم؛ چون بهنوعی، پیشنیاز و شالودهٔ دورههای دیگری خواهد بود که به امید خدا برگزار خواهم کرد.
در دورههای آینده، دقیقاً به شما آموزش خواهم داد که چطور در عصر جدیدِ دادهها و اینترنت، با یک لپتاپِ متصل به اینترنت «پول» بسازید؛ اما برای اینکه به آنجا برسید و بتوانید در «مسیر» دوام بیاورید، لازم است با فرایند موفقیت، سختیها و آسانیهای آن و مسیر رسیدن به گنج و افسانهٔ شخصی آشنا باشید. و پیشنهاد میکنم همین حالا تصمیم بگیرید تا این مسیر را با من طی کنید.
من «اصرار» نمیکنم که در این دوره شرکت کنید. این دوره، یک «گنج» است که دارم تلاش میکنم ارزش خارقالعادهٔ آن را نشان دهم و در نهایت پیشنهاد کنم «خودتان تصمیم بگیرید.» حتی اگر این دوره بهشت هم بود، شما را بهزور به بهشت نمیبردم. 🙂 اما این فرصت بینظیر ایجاد شده تا با همراهی یک کوچ زبده که خودش بارها به سفرهای دور و دراز برای محقق کردن افسانهٔ شخصیاش رفته است، همراه شوید و یک بار برای همیشه، تصمیم بگیرد رؤیاهایی خود را محقق کنید.
برای همین پیشنهاد میکنم از این فرصت بینظیر استفاده کنید و اگر این دوره را مناسب خود میدانید، همین حالا ثبتنام خود را انجام بدهید.
پیشنهاد میکنم هماکنون در این دوره ثبتنام کنید:
ثبتنام در دورهٔ «در جستوجوی افسانهٔ شخصی»
سلام آقای قزوینی
من یک تشکر به شما بدهکارم
من سی و چهارساله هستم، مجرد، بیکار و بی هدف، خودم تنها زندگی میکنم و پدر ومادرم شهر دیگه ای هستن، با این حال از همه طرف تحت فشارم که فکری برای زندگیت بکن! در حالی که هیچ فکری به ذهن من نمیرسید.
خواهرم خارج از ایرانه و خیلی بهم اصرار میکنه که تو هم بیا ولی من نه زبان بلدم و نه کاری و نمیخوام همین زندگی انگل وار رو با خودم ببرم اروپا و فقط هزینه مخارجم از ریال به یورو تبدیل بشه? امروز صبح که از خواب بیدار شدم دیگه واقعا حس کردم دارم از این همه گیجی و بی هدفی و ندونستن سرسام میگیرم، به چندتا مشاور زنگ زدم ولی هیچکدوم واسه امروز وقت نداشتن،به شدت نیاز داشتم یکی بهم بگه چکار کنم و فقط دیگه یه چیز جلوی روم بود این که پنجره رو باز کنم و خودم رو بندازم پایین از طبقه پنجم که تمام مشکلات خودم و اطرافیانم تموم بشه?
واقعا میخواستم این کار رو کنم ولی فقط یه لحظه به ذهنم رسید یه سرچ اینترنتی کنم و بعدش باز برگردم سراغ پنجره!!!!
خیلی اتفاقی به مطالب شما رسیدم و بعد از خوندن مطلبی در مورد اهمال کاری و شعر دکتر کدکنی و گوش کردن به صدای زیبای حبیب، نیم ساعتی بلند بلند گریه کردم و بعدش خیلی سبک شدم و نشستم سر حوصله بقیه مطالب رو خوندم بخصوص مطلب در مورد مهاجرتتون عالی بود????
الان میخوام بشینم یه برنامه منظم و اهداف و رویاهام رو بنویسم، بازم ممنونم از شما، شاید خودتون ندونید ولی واقعا به یک هموطنتون کمک کردین??
خیلی ببخشید بابت طولانی شدن پیامم?
سلام سرکار خانم آرزو. از صمیم قلب خوشحالم که کلمات من توانسته به کمک شما بیاید و راهی تازه پیش پایتان بگذارد. خدا را شکر!