با توییتر، از همان اوایل که راه افتاده بود، آشنا بودم. اما هیچ وقت تکلیف خودم را با این شبکه اجتماعی نتوانستم روشن کنم. دقیقا مشخص نبود که چه استفاده مفیدی از آن میتوان کرد.
اوایل، در آن کادر خالی که باید توییت را تایپ کنی، نوشته بود: ?What are you doing یعنی که «در چه کاری؟» خب اینکه برفرض من در حال شام خوردن یا کتاب خواندن باشم چه دخلی به دنیا و دیگران دارد؟
از همان موقع البته، عدهای شروع کردند نک و نال. حرفهایی را که بهتر بود در ذهن خود نگه میداشتند یا روی کاغذ مینوشتند و دور میریختند و به هر ترتیب، حرفهایی نبود که برای دیگران مفید باشد، آوردند نوشتند در توییتر. آن فرمت خاص توییتنویسی و محدودیت تعداد کارکترها هم باعث میشد عدهای پتانسیلهای این شبکه را در جملات قصار نویسی، نادیده بگیرند و به جای خلاقیت، همین حرفهای مفتکی و زرتکی را آنجا خالی کنند.
بعدا توییتر آن عبارت سوالی را به ?What’s happening (چه خبره؟) تغییر داد. این بار هم تغییر عمدهای رخ نداد. عدهای شروع کردند به نوشتن اخبار روز، نک و نال از اخبار روز، یا باز خبر دادند از اخبار کارهای روزانه خودشان که عموما چیز مفیدی در آن نبود.
کمکم، پای رسانهها و بعد سیاستمدارها و سلبریتیها هم به این شبکه باز شد. البته سلبریتیها، به دلیل متنمحور بودن توییتر، کمتر سراغ آن آمدند و اینستاگرام را به گند کشیدند. اما حضور آن همه لینک خبری و تحلیلهای سیاسی و حرفهای صدمن یک غاز، همچنان توییتر را محلی نادلچسب نگه داشته بود.
چند باری سعی کردم نکات انگیزشی و حرفهای مفید در توییتر بنویسم. اما مشتری نداشت. حلقهای از یارانِ همراه و همدل نبود که توییتها را ببیند و بخوانند و لایک کنند و بازنشر کنند و بال پرواز بدهند که به دست خریدارانش برسد.
تا اینکه…
همین اواخر، متوجه کانالی به نام «توییتر رشد فردی» در تلگرام شدم. یکی از پستهایش را دوست خوبم شاهین کلانتری در کانالش فوروراد کرده بود؛ و از آنجا من هم رفتم عضو این کانال جدید شدم. قبلا کانالهای دیگری در تلگرام دیده بودم که خوشمزگیهای ایرانیجماعت (و کاربرانِ همگی مستعارنام) در توییتر را در کانالهایی در تلگرام جمع و بازنشر میکردند، اما این یکی فرق داشت. حرفهایش از آن جنس بود که من میپسندیدم. و دیدم که در توضیحات کانال نوشته شده، توییتهایتان را با هشتگ #توییت_نویس در توییتر منتشر کنید تا در این کانال بازنشر شود.
همان موقع، دستی به سر و روی اکانت خاکگرفتهٔ توییترم کشیدم، و نخستین #توییت_نویس هایم را منتشر کردم.
کانال توییتر رشد فردی، در این لحظه که من دارم این مطلب را مینویسم، بیش از ۲۰۰ عضو دارد و جنبش #توییت_نویس، که به همت شاهین کلانتری، جعفر کریمنژاد و اعضای مدرسه نویسندگی راه افتاده است، هر روز خوانندگان و نویسندگان بیشتری را در توییتر جذب میکند.
اما برای نوشتن و نشر #توییت_نویس قرار نیست کسی عضو جایی باشد. فقط کافی است حرفهایی داشته باشد که ارزش نوشتن و خواندن و بازنشر را داشته باشند. نه از جنس سیاست، نه از جنس روزمرگی، نه از جنس ناله و بدبختی و نه از جنس هر حرف کمارزش دیگری. شما هم اگر میخواهید در زندگی خودتان و دیگران تغییرات مثبتی ایجاد کنید، به این جنبش بپیوندید 🙂
خوشحالم که ۳۴۳ مین عضو این کانال خوب شدم
ممنون بخاطر معرفی
ممنون که مطلب را خواندید و خوشحالم که برایتان مفید بوده است.
مطلب قشنگی نوشتید. بله کاملا حق با شماست. من هم دیگه فضای باندبازی و ناله ای در هوم توییترم نمی بینم و برام تبدیل شده به فضایی برای رشد و یاد گرفتن از دوستان و از فراگیر شدن این حرکت خوشحالم
درود بر شما که خود یکی از توییتنویسهای فعال هستید.